با سلام خدمت شما بازديدكننده گرامي ، خوش آمدید
به سایت من . لطفا براي هرچه بهتر شدن مطالب اين
وب سایت ، ما را از نظرات و پيشنهادات خود آگاه سازيد
و به ما را در بهتر شدن كيفيت مطالب ياري کنید.
براي اطلاع از آپيدت شدن وبلاگ در خبرنامه وبلاگ عضو شويد تا جديدترين مطالب به ايميل شما ارسال شود
درباره ما
با احتیاط بخوانید/سطح مطالب به شدت لغزنده است/بس که نویسنده سطر به سطر باریده است ✿❀✿❀✿❀
حرف های دلم را هرگز کسی نمیفهمد ، فقط روزی مورچه ها خواهند فهمید !
روزی که در زیر خاک گلویم را به تاراج میبرند …❤از دل نـــوشــــــتـــه هـــايــــــم ســــــاده نـــگــــــذر؛ بــــــه يــــــاد داشــــــتـــه بــــــاش؛ ايـــــــن «دل نـــوشــــتــــــه» هــــا را؛ یـــــک «دل»، نـــوشــــــتــــــه . .
.㋡
.㋡
.به سلامتیِ اونی که وقتی بودیم باهامون حال کرد ، اگه نبودیم ازمون یاد کرد !
اونی که اگه بودیم دعامون کرد ، اگه نبودیم آرزومون کرد !
اونی که وقتی بودیم خندید ، اونی که وقتی نبودیم نالید !
سلامتیِ اونی که هرچند دلخور بود ولی واس دلخوشیِ ما خندید …
آمدم تا مست و مدهوشت کنم…. اما نشد! عاشقانه تکیه بر دوشت کنم…. اما نشد! آمدم تا از سر دلتنگی ام گریه ی تلخی در آغوشت کنم…. اما نشد! نازنینم یاد تو هرگز نرفت از خاطرم سعی کردم که فراموشت کنم…. اما نشد!
امشب هم شبي است از شبهاي خداست و من آرامتر از شبهاي ديگر و سرمست از عطر گلهاي بهار نارنج حياط از تو مي نويسم باز هم مثل هميشه براي نوشتن تو را بهانه ميکنم چه لذت بخش است از تو نوشتن و چه زيباست براي تو نوشتن
پاییز که می شود انگار از همیشه عاشق ترم در تمام طول پاییز نمناکی شب ها را با تمام منفذهای پوستم لمس می کنم وچشمانم همه جا نقش دیدگان تورا جستجو می کند پاییز که می شود همراه برگها رنگ عوض می کنم زردو نارنجی می شوم و با باد تا افقی که چشمانت درآن درخشیدن گرفت پیش می روم و مقابلت به رقص درمی آیم تا آن جا که باور کنی تمام روزهایی که از پاییز گذشته تا به امروز همواره عاشقت بوده ام پاییز که می شود بی قراری هایم را در باغچه کوچکی می کارم و آرام آرام قطره های باران را که روزهاست در دامنم جمع کردم به باغچه می نوشانم میدانم تا آخر پاییز تمام بی قراری هایم شکوفه خواهد داد و با اولین برف زمستان به بار خواهد نشست پاییز که می شود بی آنکه بدانم چرا بیشتر از همیشه دوستت دارم و بی آنکه بدانی چرا دلم بهانه ات را می گیرد وپاییز امسال…. عشق جنس دیگری دارد و معشوق خواستنی تر است… کاش می دانستی!
برگ های پاییزیسرشار از شعور درخت اند و خاطرات سه فصل را بر دوش می کشند آرام قدم بگذار بر چهره ی تکیده ی آن ها این برگها حرمت دارند ، درد پاییز ، درد “دانستن” است …
پاییزرسید و باز گفتند ساعت ها را عقب بکشید … ای کاش میشد سال ها را …